وقت آب شدن یخ روابط تهران-قاهره فرارسیده است
تاریخ انتشار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۷۷۳۲۹
کمتر کسی تا چند ماه قبل تصور میکرد یخ روابط ایران-عربستان و ایران-مصر در کوتاه مدت امکان آب شدن داشته باشد، اما در زمانی که کمتر کسی انتظارش داشت و در میان زمستان یخ رابطه تهران و ریاض به یکباره آب شد و حالا نوبت به مصر رسیده است.
به گزارش خبرنگار ایمنا، مصر و عربستان در تاریخ معاصر داعیهدار رهبری جهان عرب بوده و تحولاتشان از سوی سایر کشورها رصد میشود، مصر با میزبانی از دانشگاه الازهر به عنوان مرکز اصلی ادبیات عربی و علوم اسلامی اهل تسنن در جهان و عربستان به عنوان کشوری که شهرهای مکه و مدینه را در خود جای داده و سالانه از میلیونها زائر میزبانی میکند، هر کدام نقش مؤثری در تحولات کشورهای عرب و مسلمان دارند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از طرفی با توجه به حضور ایران در همسایگی این دو کشور رقابت و همکاری از گذشته در روابط میان آنها وجود داشته و گاهی گرم و گاهی سرد بوده است.
در سالهای اخیر این رابطه رو به سردی رفته و کمتر کسی تا همین چند ماه قبل تصور میکرد یخ روابط ایران-عربستان و ایران-مصر در کوتاه مدت امکان آب شدن داشته باشد، اما سرعت تحولات بینالملل حتی کارشناسان این حوزه را شگفتزده میکند و در زمانی که کمتر کسی انتظارش داشت و در میان زمستان یخ رابطه تهران و ریاض به یکباره آب شد.
سایر کشورهای عربی از توافق صورت گرفته استقبال کردند و کشورهایی مانند امارات، بحرین و اردن هم برای افزایش سطح روابط دیپلماتیک اعلام آمادگی کردند، کشور دیگری که پیشنهاد همکاری داد اما اسمش به صورت گمانه مطرح میشد، مصر بود.
گمانهها و خبرهای غیررسمی ادامه داشت تا روز دوشنبه ۸ خرداد، سلطان عمان که در سفری دو روزه در تهران به سر میبرد در دیدار با رهبر انقلاب موضوع افزایش سطح روابط با مصر را پیشنهاد داد؛ رهبر معظم انقلاب با اشاره به اظهارات پادشاه همسایه جنوبی ایران، مبنی بر تمایل مصر برای از سرگیری روابط با جمهوری اسلامی، تاکید کردند: ما از این موضع استقبال میکنیم و مشکلی در این زمینه نداریم.
حالا موضوع رابطه دو کشور مسلمان مصر و ایران بیش از هر زمانی در محافل رسانهای به جریان افتاده و پس از توافق و برقراری رابطه مجدد ایران و عربستان، این مصر است که به دنبال برقراری روابط دیپلماتیک است، روابطی که اگر محقق شود، زمینهساز تحولات بیشتری در منطقه از خلیج فارس و دریای عمان تا شمال آفریقا و سواحل مدیترانه خواهد بود.
در تاریخچه مناسبات ایران و مصر یکی از عوامل بازدارنده ارتباط با رژیم صهیونیستی بوده، همچنین ارتباط دولت انور سادات با محمدرضا پهلوی و استقبالی که پس از فرار از ایران از او داشت منجر به کدورتی شد که بیش از ۴ دهه با مسائل دیگر نیز درآمیخته و علی رغم تلاش دولتهای مختلف به نتیجه نرسید.
مصر برای ارتقای روابط با ایران در سطح بینالمللی و منطقهای با مسائل و مشکلاتی روبرو است، در عرصه بینالملل نوع تعامل مصر با آمریکا و ارائه کمکهای سالانه از سوی واشنگتن به این کشور، در سطح منطقهای نیز نوع تعاملات این کشور با رژیم غاصب صهیونیستی و استفاده مصر از موقعیت سوق الجیشی برای گرفتن امتیازهایی از آمریکا و رژیم صهیونیستی به خاطر همسایگی با سرزمینهای اشغالی و همچنین نوع روابط ویژه مصر با عربستان و امارات و دریافتهای کمکهای مالی قابل توجه از این دو کشور، مورد توجه است.
پس از توافق پرسروصدای ایران و عربستان وزارت خارجه مصر در بیانیهای اعلام کرد که «مصر با علاقه این توافق را دنبال میکند و مشتاقانه منتظر است که توافق مذکور به کاهش تنش در منطقه کمک کند.» بعد از آن ریاست جمهوری مصر در بیانیهای دیگر اعلام کرد: «مصر از این گام مهم و رویکرد عربستان سعودی در این زمینه تقدیر میکند».
چند روز بعد از توافق ایران و عربستان، ناصر کنعانی سخنگوی وزارت خارجه در نشست هفتگی با خبرنگاران درباره مناسبات ایران و مصر هم گفت: ۲ کشور برای هم در منطقه اهمیت قائلند و منطقه به ظرفیت مثبت و هم افزای ایران و مصر نیاز دارد. آخرین گفتوگوهای دوجانبهای که بین مقامات ۲ کشور انجام شد، در حاشیه اجلاس بغداد ۲ در پایتخت اردن بود. گفتوگوهای کوتاه و در عین حال مثبتی بین وزیر خارجه کشور ما و با عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور مصر در حاشیه این اجلاس انجام شد، ما قطعاً در ارتباط با روابط با مصر معتقد به ضرورت برداشتن گامهای جدید برای ارتقای مناسبات دو کشور هستیم. اما در هر صورت، همواره روابط سیاسی بین کشورها یک مسیر دوجانبه است و باید ببینیم که اراده طرف مقابل در مسیر دوجانبه چیست.
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه هم در نشست خبری با رسانهها گفت: در حاشیه نشست بغداد ۲ در اردن گفتوگوی کوتاهی با آقای السیسی رئیس جمهور مصر داشتیم و بعد از آن از طریق دفتر حفاظت منافع در قاهره با برخی از مقامات مصر تبادل اطلاعات و گفتوگوهایی در مسیر چگونگی ارتقای مناسبات سیاسی دو کشور انجام شد. همواره مصر را کشوری مهم در جهان عرب میدانیم و از هرگونه توسعه و پیشرفت در مناسبات دو کشور استقبال میکنیم.
دوم خرداد ماه العربی الجدید با اشاره به سفر اخیر «هیثم بن طارق» سلطان عمان به مصر و دیدارش با «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهور مصر به نقل از منابع دیپلماتیک گزارش داد که موضوع عادی سازی روابط ایران و مصر از جمله مهمترین موضوعاتی بوده که در این دیدار درباره آن گفتوگو شده است و «مصر اکنون و بار دیگر برای ارتقای سطح روابط دیپلماتیک با ایران تا سطح تبادل سفیر آماده شده است.»
به گفته این منابع، «گفتوگوی السیسی و سلطان هیثم حول موضوع روابط با ایران، پس از تماس تلفنی برخی مقامات مصری با همتایان ایرانیشان صورت گرفت؛ تماسهایی که در جریان آنها موضوع توسعه روابط مصر و ایران بر پایه همکاری در چند زمینه از جمله سیاسی، راهبردی، امنیتی و برخی مسائل مرتبط با پروندههای ضروری منطقهای مانند یمن، عراق، سوریه از جمله اقتصاد و بازرگانی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.»
زوال رژیم غاصب صهیونیستی؛ تسهیلگر روابط کشورهای منطقهحسن هانیزاده، کارشناس مسائل سیاسی در همین زمینه اظهار کرد: رهبر معظم انقلاب در جریان دیدار سلطان عمان با ایشان، به صراحت درباره برقراری رابطه با مصر تاکید کردند و برای ایجاد یک سازوکار برای ارتقای مناسبات تهران و قاهره تکالیفی را برای دستگاه دیپلماسی ترسیم کردند.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: بزرگترین مشکل بین تهران و قاهره که مانع ارتباط دو طرف بوده برطرف شده و با توجه به اعلام آمادگی پادشاه عمان برای میانجیگری تهران و قاهره به نظر میرسد مسیر برای ارتقای سطح مناسبات ایران و مصر هموار است.
وی خاطر نشان کرد: در یک سال اخیر مناسباتی در سطح کارشناسان دو کشور رخ داده و اینها به ایجاد رابطه مجدد کمک میکند.
کارشناس مسائل سیاسی درباره رابطه مصر با رژیم صهیونیستی خاطر نشان کرد: رژیم غاصب صهیونیستی و آمریکا همه تلاششان را به کار میگیرند که ایران در انزوا قرار گیرد و مناسبات با کشورهای عرب تحتالشعاع همین باشد اما مصر و کشورهای دیگر به این نتیجه رسیدهاند که با وجود رخدادها و آشوبهای اخیر در سرزمینهای اشغالی احتمال فروپاشی این کشور وجود دارد، به همین دلیل پیشدستی میکنند که با ایران رابطه برقرار کنند لذا از آینده این رژیم نگران هستند و احتمال میدهند اسرائیل سقوط کند و چندان امیدی به تداوم آن ندارند.
چهره خاورمیانه با سیاستهای دولت سیزدهم در حال تغییر استجعفر قنادباشی، کارشناس مسائل خاورمیانه در گفتوگو با خبرنگار ایمنا، اظهار کرد: گسترش روابط سیاسی با همسایگان و پس از آن با کشورهای اسلامی در دولت سیزدهم در دستور کار است.
وی گفت: چهره خاورمیانه با سیاستهای دولت سیزدهم در حال تغییر است. در این شرایط روابط دو کشور تاریخی، متمدن و مسلمان ایران و مصر اهمیت راهبردی و استراتژیک دارد بنابراین باید شرایطی فراهم شود که روابط سیاسی هم در حد ظرفیتها و خواست دو ملت باشد.
کارشناس مسائل خاورمیانه تاکید کرد: آنچه رهبر معظم انقلاب فرمودند مشوق خوبی برای مصریها است که از شرایط ایجاد شده بهرهبرداری کنند و دو کشور بتوانند وارد روابط متعادلی شوند.
قنادباشی ادامه داد: صهیونیستها کوشش میکنند در عرصه تبلیغات، جاسوسی و فضاسازی اجازه ندهند خوشبینی ایجاد شده در مصر باقی بماند و تلاش دارند آن را به بدبینی بدل کنند. رژیم غاصب صهیونیستی مخالف جدی برقراری رابطه با مصر هستند اما بیش از آنها فرانسویها، آمریکاییها و انگلیسیها به عنوان سردمداران استعمار به شدت مخالف این روابط هستند.
وی تاکید کرد: سران استعمار میدانند نزدیکی ایران، مصر و ترکیه گام بزرگی برای تمدن اسلامی است بنابراین همه اهرمهایشان را به کار میگیرند تا روابط بین این کشورها نزدیک نباشد. فلسطین نیز از این رابطه سود میبرد و این رابطه کمک خواهد کرد تا سقوط رژیم غاصب صهیونیستی که در لبه پرتگاه است، سرعت بگیرد و تسهیل شود.
کد خبر 664411منبع: ایمنا
کلیدواژه: مصر سلطان عمان هیثم بن طارق عمان بغداد عراق روابط دیپلماتیک عربستان پكن ایران و عربستان فرانسه استعمارگران تمدن اسلامي میانجیگری ترکیه فلسطین سرزمین های اشغالی اسرائیل دریای مدیترانه واشنگتن خلیج فارس قاهره روابط تهران و قاهره شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق رژیم غاصب صهیونیستی کارشناس مسائل برای ارتقای ایران و مصر کمتر کسی دو کشور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۷۷۳۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فارن افرز: از اتحاد عبری-عربی علیه ایران خبری نیست/ همسایگان عربی ایران به دنبال جنگ با تهران نیستند
به گزارش جماران، با گذشت چند روز از پاسخ نظامی مستقیم جمهوری اسلامی ایران به حمله اسرائیل به ساختمان بخش کنسولی سفارت ایران در دمشق، تحلیل ها درباره تاثیرات این حمله بر معادله های منطقه ای و فرامنطقه ای جنبه های وسیع تر و متفاوت تری را زیر ذره بین برده است. فارن افرز در تحلیلی در این باره می نویسد: زمانی که ایران در 13 آوریل بیش از 300 موشک و پهپاد را به سمت اسرائیل شلیک کرد، اردن به دفع حمله کمک کرد. گزارشهای اولیه رسانهها حاکی از آن بود که چندین کشور عربی دیگر در دفاع از رژیم اسرائیل کمک کردهاند، تلاشهایی که آنها بعداً آن را رد کردند. با این وجود، گروهی از رهبران اسرائیل و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانهای از یک تغییر بزرگ تفسیر کردند. محور این تحلیل ها این بود که این کشورهای عربی، در صورت ادامه تشدید درگیری اسرائیل با ایران، طرفدار اسرائیل خواهند بود. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش رژیم اسرائیل، اعلام کرد که حمله ایران «فرصت های جدیدی برای همکاری در خاورمیانه ایجاد کرده است». مؤسسه مطالعات امنیت ملی، یک اندیشکده پیشرو اسرائیلی، اعلام کرد که «ائتلاف منطقهای و بینالمللی که در رهگیری پرتابهای ایران به سمت اسرائیل مشارکت داشت، پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقهای علیه ایران را نشان میدهد.»
پس از پاسخ اسرائیل به حمله ایران با یک حمله نسبتاً محدود به تأسیسات نظامی در ایران، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست، ادعا کرد که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه ای علیه ایران رفتار می کند». او نوشت: «به نظر میرسد که اسرائیل با پاسخ آرام خود، منافع متحدانش در این ائتلاف - عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن را که همگی در دفع حمله ایران به اسرائیل کمک کردند، در نظر گرفته بود.» به نظر ایگناتیوس، این یک «تغییر پارادایم برای اسرائیل» است، تغییری که به خاورمیانه «شکل جدیدی» میبخشد.
با این حال، این ارزیابیها بیش از حد مشتاقانه و خوش بینانه هستند و نمیتوانند پیچیدگی چالشهای منطقه را درک کنند. مطمئناً، با توجه به ماهیت بیسابقه حملات نظامی در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقهای را بیشتر در نظر بگیرد. اما واقعیتهای منطقه که مانع همکاری اعراب و اسرائیل میشود، تغییر قابل توجهی نکرده است.
حتی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، کشورهای عربی که توافقنامه 2020 ابراهیم را امضا کردند و عادی سازی با اسرائیل را پذیرفتند، از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل از گسترش شهرک سازی های اسرائیل در کرانه باختری و سیاست او نسبت به غزه، ناامید شده بودند. تلاش وزرای راست افراطی او برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ، مجموعه ای از حملات مرگبار شهرک نشینان اسرائیلی به فلسطینی ها در شهرهای کرانه باختری در بهار سال 2023 به تنش های منطقه ای دامن زد. پس از آغاز عملیات نظامی اسرائیل در غزه در ماه اکتبر، که موجی از اعتراضات را در سراسر خاورمیانه برانگیخت، رهبران عرب در حمایت آشکار از اسرائیل تردید بیشتری پیدا کردند، زیرا می دانستند که همکاری آشکار می تواند به مشروعیت داخلی آنها لطمه بزند.
هیچ چیز درباره واکنش اعراب به این دور از رویارویی ایران و اسرائیل نشان نمی دهد که این مواضع تغییر کرده است. گروهی از دولتها که بسیاری از اسرائیلیها از آنها به عنوان «اتحاد سنی» یاد میکنند، در واقع همچنان به دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و اسرائیل، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهمتر از همه، جلوگیری از درگیری منطقهای گستردهتر هستند.
آنها همچنین احتمالاً پایان دادن به جنگ فاجعه بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با این حال، با افزایش تنش بین ایران و اسرائیل، اشتیاق کشورهای عربی برای تسریع در ادغام منطقهای اسرائیل بیش از هر زمان دیگری به تمایل اسرائیل برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد.
پیش از حمله 13 آوریل ایران به اسرائیل، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اطلاعاتی درباره این حمله قریب الوقوع با ایالات متحده به اشتراک گذاشتند. سپس فرماندهی مرکزی ایالات متحده از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکا استفاده کرد. اردن به هواپیماهای نظامی آمریکا و بریتانیا اجازه ورود به حریم هوایی این کشور را داد تا هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای ورودی ایرانی را متوقف کنند و مستقیماً حملات ایران را رهگیری کنند. گزارشهای اولیه رسانهها، بهویژه در ایالات متحده و اسرائیل، تأکید کردند که تلاشهای منطقهای گسترده، حمله تهران را خنثی کرده است.
اما به زودی مشخص شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان سعودی و هم امارات به صراحت هرگونه کمک نظامی مستقیم به دفاع اسرائیل را تکذیب کردند. مقامات اردنی از مشارکت خود با عنوان حفاظت از منافع خود دفاع کردند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن، با تاکید بر اینکه کشورش برای کمک به اسرائیل اقدامی نکرده است، اعلام کرد که «امنیت و حاکمیت» اردن «بالاتر از همه ملاحظات» قرار دارد.
تلاش هایی که کشورهای عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریباً به طور قطع ناشی از تمایل به حفظ روابط خود با ایالات متحده بود، نه برای همسویی بیشتر با اسرائیل. از زمانی که اسرائیل عملیات خود را در غزه آغاز کرد، رهبران عرب از اینکه جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده موفقیت بیشتری در مهار رفتار اسرائیل در غزه کسب نکرده است، شگفت زده شدهاند. اما آنها همچنان به دنبال تعمیق همکاری خود با واشنگتن هستند. آنها هیچ منبع جایگزینی برای نوع امنیتی که ایالات متحده برای آنها تامین می کند، نمی بینند.
در ماههای اخیر، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و همچنین مصر و اردن به تشویق واشنگتن برای کمک به مدیریت پویاییهای امنیتی خاورمیانه، مهار فعالیتهای ایران و جلوگیری از یک جنگ منطقهای گستردهتر ادامه دادهاند. پایان دادن به جنگ در غزه همچنان یک اولویت فوری منطقه ای است و کشورهای عربی در حال کار برای یک طرح صلح با دولت بایدن هستند. رهبران عربستان همچنان معتقدند که یک معاهده دفاعی دوجانبه با ایالات متحده باید بخشی از هر توافق عادی سازی آینده با اسرائیل باشد. امارات به تلاش خود برای مذاکره درباره توافقنامه دفاعی خود با دولت بایدن ادامه داده است.
با این حال، در همین زمان، کشورهای حوزه خلیج فارس اکنون تعامل نزدیک تری با تهران دارند. در سال 2019، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از توافق هسته ای که ایالات متحده و سایر قدرت های بزرگ با ایران بر سر آن توافق کرده بودند، تهران بی ثباتی را در سراسر خلیج فارس گسترش داد، به کشتی ها در نزدیکی بنادر امارات حمله کرد و برای اولین بار حملات دقیقی را علیه تاسیسات نفتی عربستان انجام داد. ( این گزاره ها ادعای نویسندگان گزارش است و تهران دست داشتن در این حملات را تکذیب کرده است.) پس از امضای توافقنامه ابراهیم، تهران نیز به صراحت به بحرین و امارات هشدار داد که حضور نظامی اسرائیل در خلیج فارس خط قرمزی برای ایران خواهد بود.
خیلی قبل از حمله حماس در 7 اکتبر، کشورهای عربی به طور کلی تصمیم گرفته بودند که بهترین راه برای کاهش خطر ایران ، تلاش برای نزدیکی است، نه تلافی. امارات و عربستان سعودی روابط دیپلماتیک خود با ایران را به ترتیب در سال های 2021 و 2023 احیا کردند. از 7 اکتبر، این کشورها همراه با بحرین و عمان، پیامها و هشدارهایی را بین ایران و اسرائیل مخابره کرده و برای مدیریت تنشها پیشنهاداتی را برای خروج از این وضعیت پیشنهاد دادهاند. دو روز پس از حمله ایران در 13 آوریل، وزیر امور خارجه مصر با همتایان ایرانی و اسرائیلی خود به منظور مهار تشدید درگیری تلفنی تماس گرفت.
در ماههای آینده، کشورهای عربی احتمالاً تلاش خواهند کرد تا این اقدام متعادل کننده را حفظ کنند و از همه طرفها به خویشتنداری دعوت کنند و از اقدامات تهاجمی بیشتر اسرائیل فاصله بگیرند. اگر تشدید تنش بین ایران و اسرائیل ادامه یابد، آنها احتمالاً حتی بیشتر تمایلی به حمایت از عملیات اسرائیل نخواهند داشت. هزینه های داخلی آنها برای حمایت آشکار از اسرائیل احتمالاً با گذشت زمان افزایش خواهد یافت، به ویژه اگر نیروهای اسرائیلی به سمت رفح حرکت کنند، شهری در جنوب غزه که صدها هزار فلسطینی در آن پناه گرفته اند و اسرائیل مدعی است که حماس پایگاهی مستحکم دارد.
بسیاری از کشورهای عربی نگرانی های اسرائیل در مورد فعالیت های منطقه ای ایران، به ویژه حمایت این کشور از شبه نظامیان غیردولتی را دارند. اما کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، بهویژه، به وضوح محاسبه کردهاند که آغاز گفتگوهای مستقیم دیپلماتیک، اعمال فشار با انگیزههای اقتصادی و انجام دیپلماسی پشتیبان با تهران امنترین راهها برای حفاظت از منافع آنها و جلوگیری از سرریز درگیری است. هر چقدر هم که درگیری ایران و اسرائیل تشدید شود، کشورهای عربی احتمالاً از این اشکال تعامل عقب نشینی نخواهند کرد. تلاش های آنها برای عادی سازی روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه سرعت گرفته است، در حالی که تلاش ها برای عادی سازی روابط آنها با اسرائیل متوقف شده است.
در تلاش برای ترغیب اسرائیل به تفکر فراتر از جنگ غزه، عربستان سعودی همچنان چشمانداز عادیسازی را مشروط به مشارکت اسرائیل در یک فرآیند سیاسی با هدف ایجاد کشور فلسطینی می کند. با این حال، اسرائیل این درخواست های عربستان را نادیده گرفته است، شاید به دلیل اطمینان بیش از حد که پس از پایان جنگ در غزه، روند عادی سازی می تواند از همان جایی که متوقف شد ادامه یابد. عادی سازی بیشتر رابطه اعراب و اسرائیل در این شرایط بعید است. کشورهای عربی به همکاری با واشنگتن در زمینه دفاع موشکی ادامه خواهند داد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم با اسرائیل نیست. آنها همچنین به این زودی ها به سطح یک اتحاد رسمی دفاعی نزدیک نخواهند شد. این امر مستلزم همسویی بهتر سیستمهای دفاعی کشورهای عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد در خاورمیانه وجود ندارد و ایجاد آن زمان میبرد.
کشورهای عربی، به ویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، از تلاشهای اسرائیل برای تنزل دادن تواناییهای نیابتی ایران استقبال خواهند کرد. اما آنها به احتمال زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که میتواند چشمانداز اقتصادی شکننده منطقه را بیثبات کند یا به حمله متقابل ایران در خلیجفارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. با وجود اینکه کشورهای عربی علاقه مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، آنها نمی خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن مانند روسیه کار می کند. آنها ترجیح می دهند روابط چند منطقه ای و جهانی را متعادل کنند، نه اینکه پل ها را بسوزانند.
با وجود این محدودیتها، کشورهای عربی میتوانند نقش مهمی در جلوگیری از تشدید بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور - و ایجاد خطوط گرم برای مدیریت بحران - بیش از هر زمان دیگری حیاتی است. دقیقاً به این دلیل که تعدادی از کشورهای عربی روابط خود را با ایران و اسرائیل تقویت کردهاند، آنها میتوانند از این روابط برای تشویق به خویشتنداری و کمک به انتقال پیامها بین دو طرف استفاده کنند و در صورت شروع درگیریها برای جلوگیری از درگیری یا کاهش آسیب تلاش کنند. در درازمدت، برای ایجاد ثبات در منطقه، کشورهای خاورمیانه باید پلتفرم خود را برای گفتگوی منظم ایجاد کنند که برای مشارکت ایران و اسرائیل باز باشد. حملات اخیر که ایران و اسرائیل را در آستانه جنگ قرار می دهد، تنها نشان می دهد که چقدر نیاز به چنین گفت وگویی ضروری شده است.
اما جهان باید انتظارات خود را برای همکاری نزدیکتر بین کشورهای عربی و اسرائیل کاهش دهد. همکاری کاملاً فنی که کشورهای عربی و اسرائیل اخیراً در زمینههای مورد علاقه مشترک از جمله انرژی و تغییرات آب و هوا داشتهاند، احتمالاً ادامه خواهد داشت. با این حال، گردهماییهای منطقهای پرمخاطب که آشکارا تعامل سیاسی کشورهای عربی با اسرائیل را تبلیغ میکنند، در کار نیست مگر اینکه اسرائیل به جنگ خود با غزه پایان دهد. تا آن زمان، تلاش کشورهای عربی برای حفظ روابط اقتصادی خود با اسرائیل نیز محدود خواهد بود. یک استراتژی کوتاهمدت واقعبینانهتر، حمایت از توانایی آنها برای میانجیگری و جلوگیری از درگیریهای آینده بین ایران و اسرائیل را در اولویت قرار خواهد داد.